دلکم
زندگی پر درده دیگه
توی این قرن کثیف
همه جا فریب و نیرنگ دیگه
توی این دوره بی فرهنگی
تو کتابای لغت
گمشده واژه عشق
دلکم
منه تنها ، منه غمگین
گوش به حرفای تو دادم
تو به من می گفتی
جای هر کینه و نفرت
توی اون دشت بزرگ
گل عشق و بکارم
تو به من می گفتی
که گل عشق برام همیشه تازه میمونه
تو به من میگفتی
دل اگه عاشق نباشه نمیمونه
و منم دشت تو رو شخم زدم
منه ساده ، منه ابله ، منه مست
گوش به حرفای تو دادم
تموم دشت تو رو شخم زدم
که گل عشقو بکارم
نمی دونستم من
که کسی می آید
توی یک روز خزان
و قدم میزند آرام ، آرام
و سپس می گوید با صدایی گیرا
که تو عاشق شده ای
و گل عشق درون دل تو روئیده است
دلکم
مرغک بی بال و پرم
تو به من میگفتی که گل عشق برام
همیشه تازه میمونه
ولی امروز بگو
چه کسی گل عشقم را چید
چه کسی توی دلم تخم حسرت پاشید
چه کسی بود کدام ناعاشق
که گل عشق منو پر پر کرد
و روی دشت دلم
تخم حسرت پاشید
چه کسی بود که دزدانه
توی قلبم اومد
و گل عشقم را با نگاهی دزدید
چه کسی بود که رفت
در حسرتکده قلب و شکست
و سپس با خنده
زیر لب زمزمه کرد
دختر بیچاره
تو دیگه تنهایی
مثل یک درخت خشکیده توی جنگل سرد
مثل یک ماهی مرده توی یه دریای بزرگ
مثل یک نقطه کور
تو به شب میمانی
تو به شب می..........
تو به شب...................
تو به ...............
باز هم من ماندم و رویا ، تو باور میکنی ؟
خسته ام ، بی حوصله ، تنها ، تو باور میکنی ؟
باز هم من ماندم و یک آبروی ریخته
ریخته امروز یا فردا ، تو باور میکنی ؟
فکر میکردم غزل بین تمام شعرها
با مرام و ساده است ،آیا تو باور میکنی ؟
باز چشمانت که می گویند با من همدل اند
از دلت می پرسم اینها را ، تو باور میکنی ؟
قبل رفتن خواستم خواهش کنم اینجا بمان
خواهش قلب مرا ، حالا تو باور میکنی ؟
با هم این نامه بی امضاء به پایان می رسد
گرچه بی امضاء و با امضاء تو باور می کنی ؟
رفتنت آغاز ویرانیست حرفش را نزن
ابتدای یک پریشانیست حرفش را نزن
گفته بودی چشم بردارم من از چشمان تو
چشمهایم بی تو بارانی است حرفش را نزن
آرزو داری که دیگر برنگردم پیش تو
راهمان با اینکه طولانی ست حرفش را نزن
دوست داری بشکنی قلب پریشان مرا
دل شکستن کار آسانیست حرفش را نزن
عهد کردی با نگاه خسته ای مرحم شوی
گر نگاه خسته ما نیست حرفش را نزن
خورده ای سوگند روزی عهد ما را بشکنی
این شکستن نامسلمانیست حرفش را نزن
حرف رفتن میزنی وقتی که محتاج توام
رفتنت آغاز ویرانیست حرفش را نزن