گل سرخ

این منم زنی تنها در آستانه فصلی سرد

گل سرخ

این منم زنی تنها در آستانه فصلی سرد

مرغ غزل گوی خیال


مرغ غزل گوی خیال

روزگاری تو ، دلت سنگ نبود
شیشه شوق من آونگ نبود
دل ما پنجره ای داشت به عشق
بین ما فاصله فرسنگ نبود
کلک احساس غزلریز مرا
وسعت قافیه ها تنگ نبود
به لب مرغ غزلگوی خیال
غیر بانگ غزل آهنگ نبود
بوم یکرنگی ذهن ما را
نقش صد حیله و نیرنگ نبود
و به پیشانی عشق من و تو
مهر بیهودگی و ننگ نبود
سادگی بود و صمیمیت و عشق
روزگاری که دلت سنگ نبود



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد