گل سرخ

این منم زنی تنها در آستانه فصلی سرد

گل سرخ

این منم زنی تنها در آستانه فصلی سرد

سیال خیال ...!!!

بخوان : دو عاشق تنهای دور وامانده
یکیش هست یکی نیست ، او کجا مانده
تویی که نیست ، منم "هست " شاعری خاموش
منم فقط که به عشقت شکست وامانده
و تلخ توی خودش ریخت ، ریخت پایان شد
تو هم گمان مبر اصلا" که روی پا مانده
بیا کپک زده دیوار خانه ، بی یاور
به داغ این همه "بی توست " مبتلا مانده
همیشه غایبی افسوس ، سخت مجهولی
که حرف گمشده "بی " به چنگ "با " مانده
نشد، بیا غزل روشنی کنون بنویس
هنوز خاطره شعر و شورها مانده
بدون واهمه حتی که صفحه بگذارد
هنوز غرق گناه و غزلسرا مانده
به روی چشم نوشتم اگر چه روشن نیست
حدیث کهنه عشقی که بی صدا مانده
سه روز مانده به مرداد ، بیست و هفتم بود
مرا شکست به بازی و ..........ماجرا مانده


نظرات 2 + ارسال نظر
رضا چهارشنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 11:44 ق.ظ http://payab.blogsky.com

وبلاگ زیبایی دارید

[ بدون نام ] چهارشنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 12:00 ب.ظ

تو هم مثل من بزن به خاکی
بی غم پر بکش تو اسمون ابی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد