یک نفر گفت : شعرهای شما ؛ حرف مفت است و باز تکرار است
گفتم : آقا کمی مودب باش ؛ این غزلها برای سرکار است
اصلا آقا به من چه این دنیا ؛ روزهایش شبیه دیروزند
اشتباهی اگر شما دیدید مال تقویم روی دیوار است
ادعاهای بیخود و خالی ؛ گریه های پر از ریاکاری ؛ آروزهای
سست و پوشالی مال افراد بی کس و کار است
محور دردهای من عشق است ؛ علتش ازدیاد احساس است
آری از بی کسی ؛ تنفر و بغض ؛ لحظه هایم همیشه سرشار است
توی این کوچه مرد گمنامی ؛ خویش را دار زد ز گمنامی
هفته بعد عکس بی نامش ؛ با کمی چسب روی دیوار است